درسون‌‌‌‌آباد قرباني ديگرپالايشگاه تهران 

 

كانون ديده بانان زمين اولين گزارش خود از معضلات زيست محيطي كه پالايشگاه تهران ايجاد نموده است تحت عنوان ” روستاي اسماعيل آباد همجوار با پالايشگاه در معرض نابودي “ در نشريه اريبهشت ماه خود  همراه با تصوير نامه اي كه شوراي اين روستا به نمايندگي ازطرف اهالي خطاب به رياست سازمان حفاظت محيط زيست تهيه نموده و رونوشتي نيز در اختيار  ديده بانان زمين قرار داده درج كرد . پس از آن ديده بانان زمين در پنجمين نمايشگاه بين المللي زيست محيطي  تهران با نمايش نمونه هايي ازآب شرب آلوده به نفت روستاي اسماعيل آباد و آب كشاورزي آغشته به نفت روستاي عظيم آباد و همچنين نصب تصاويري از فجايع زيست محيطي روستاي اسماعيل آباد وهمچنيين نمايش بي وقفه فيلم تهيه شده از اين ناحيه در چهار روز برقراري نمايشگاه، تلاش كرد تا اطلاع رساني وسيعي انجام دهد و اين فجايع را در معرض ديد بازديد كنند گان قرار دهد.

 

 اين اقدام خوشبختانه از سوي رسانه هاي مسئول و متعهد به مسائل زيست محيطي تاكنون بازتاب بسيار خوبي داشته و برخي مسئولين را وادار به پاسخ گويي كرده است . هرچند پاسخ  ها تا امروز بسيار كليشه اي و ژورناليستي بوده وبرواقعيت هايي كه اكنون آشكار شده استوار نمي باشد . نكته قابل توجه آن است كه آلودگي به اين وسعت در جنوب تهران ، تنها گريبانگيرمردم منطقة ري نشده و از طريق سبزيجاتي كه به ناچار با آب فاضلاب آبياري مي شود و گندم  و محصولاتي كه با آب – نفت به عمل مي آيد و دامي كه از فاضلاب و آب آغشته به نفت سيراب مي شود ، وارد چرخه زندگي كليه شهروندان تهراني نيز شده است .در نتيجه اگر شهروندان تهراني بدانند كه هيچيك ازآنان ازاين آلودگي بي نصيب نيستند ، شايد خود را درغم اين فاجعه سهيم دانسته و به نوبة خود جهت رفع اين معضل عظيم تلاش كنند . 

بعلاوه هنگامي كه همة مسئولين ذيربط برآلودگي وسيع آب اقرار دارند ، ديگر موكول كردن  جبران  خسارات  به مردم  تا مشخص شدن  مقصر ( پالايشگاه - شركت بهران –  انبار نفت ري – خطوط لوله نفت ومخابرات نفت ايران – مركز پخش فراورده هاي نفتي ايران  و... )و يا منبع آلودگي به هيچ وجه منطقي به نظر نمي رسد .

كانون ديده بانان زمين معتقد است وزارت نفت و سازمان حفاظت محيط زيست سريعاً بايد خسارات وارده را جبران كرده و با  يافتن راهي مناسب مشكلات بيش از 800خانوار روستا هاي همجوار را به دور از هرگونه بوروكراسي هاي مرسوم حل نمايند .

 

 

 

روستاي  درسون آباد  DURSUNABAD    با 234 خانوار و  500 هكتار اراضي كشاورزي مرغوب را شايد بتوان  از اولين قربانيان آلودگي هاي پالايشگاه تهران دانست.

 

   تنها در فاصله كوتاهي از سكونت گاه ها و اراضي كشاورزي درسون آباد يكي از  فجيع ترين و هول انگيز ترين  مناظر  آلودگي زيست محيطي پسماند ها ي خطرناك نفتي را مي توان  مشاهده كرد . كانون ديده بانان زمين بازديد اين  مناظر تلخ و تكان دهنده را به دانشجويان محيط زيست و ساير تشكل هاي زيست محيطي تهران يشنهاد مي كند .

روستاي درسون آباد  در دوكيلومتري جنوب پالايشگاه قرار دارد و مادر چاه قنات روستا در داخل پالايشگاه  است . تعداد دو سد نفتي بسيار بزرگ حاوي پسماند هاي بسيار خطرناك با بيش از ده حوضچه تكميلي درده متري بالادست اراضي كشاورزي روستا و در 300 متري منازل روستايي قرار دارند . شايان ذكراست سد هاي نفتي ذكر شده كه به سد عظيم آباد شهرت دارند در حدود 6 سال پيش به دنبال يك بارندگي شديد شكست و آب  همراه با پسماند هاي بسيار خطرناك نفتي وارد اراضي كشاورزي شد و خسارات زيادي به بارآورد . پس از اين حادثه پالايشگاه اقدام به تعبيه حوضچه هاي كوچك براي تخليه مازاد و سرريزاين دوسدكرد . قابل ذكرآن است كه اين دو سد نيزمازاد سرريز سد بزرگ اصلي فاضلاب پالايشگاه هستند كه در داخل سايت پالايشگاه قرار دارند و در هر نيم ساعت يك تانكر از پسماند هاي نفتي به آن اضافه مي شود . به گفته شوراي اسلامي روستا ، هر روز بر تعداد اين حوضچه هاي مرگ افزوده مي شود و”به زودي تمامي اراضي كشاورزي ما تبديل به اين نوع حوضچه ها مي شود  “ 

 بوي نفت ، گاز ، گوگرد و آلاينده هاي ديگر در فضا كاملاً احساس مي شود .  هر ساله در فصل مهاجرت ، پرندگاني  كه از اين مسير عبور مي كنند ،  فوج فوج با مشاهدة سرابي كه از انعكاس نور  براين درياچه هاي مرگ ايجاد مي شود ، روي سطح آنها فرود مي آيند اما به محض تماس با لايه هاي ضخيم  و چسبناك نفت و قير در دام مرگ مي افتند .

آلودگي وسيع و خانمان برانداز  سال  1353 را  شايد بتوان  يكي از  مهم ترين حوادث  زيست محيطي كشور در صنعت پالايش نفت ناميد . در آن سال سد ذخاير فاضلاب پالايشگاه  تهران برسر مردم ، منازل و اراضي كشاورزي روستاي درسون آباد خراب  شد و خسارات هنگفت و جبران ناپذيري وارد كرد . نفت و روغن روستا را در بر گرفت . شدت  جريان فاضلاب نفتي  به قدري بالابود كه  سكونتگاه ها تماماً ويران شد و روستاييان به ناچار به مدت يكسال چادر نشين شدند .وسرانجام  براي مردم منازل جديد ساخته شد و زندگي در روستا دوباره جريان پيدا كرد . 

به تدريج با توسعه پالايشگاه و ديگر شركت هاي نفتي ميزان آلودگي هاي منطقه اعم از آب ، هوا ، خاك ،  به شدت بالامي رود و كشاورزان كه هنوز از زير بار خسارات شكستن سد ها كمر راست نكرده بودند بار ديگر با فاجعة آلودگي شديد آب قنات - تنها منبع حياتي روستا - مواجه شدند .بعلاوه آلودگي زياد آب به نفت و ساير مواد اشتعال زا سبب بروز چندين فقره آتش سوزي هاي بزرگ مي شود كه به نوبة خود خسارات فراواني به بار آورد كه آمار جزييات آن در  ايستگاه آتش نشاني باقر شهر موجود است . به دنبال اين خسارات شكايت به فرمانداري شهرستا ن ري و ديگر مسئولين ذيربط و همچنين دادگستري مي رسد . مسئولين منطقه (مدير عامل پالايشگاه ، بخشداري كهريزك ، مسئولين حقوقي پالايشگاه ، دادگستري كهريزك ، شهرداري باقر شهر ، اداره محيط زيست شهرستان ري و.. )  جلسه پشت جلسه برگزار مي كنند كه در نهايت طبق صورت جلسه مورخ 5/3/82 نماينده پالايشگاه تهران خسارات وارده را  پذيرفته و قرار مي شود بدون قيد و شرط نسبت به پرداخت خسارات اقدام نمايد . بعلاوه مقرر مي شود كه آب جايگزين در عوض  آب  قنات براي كشاورزان روستا بدهند و نيز براي جلوگيري از هر گونه حادثه احتمالي و بهبود نسبي كيفيت آب قنات با ايجاد و نصب سپريتور جهت جدا سازي  مشتقات نفتي از آب تمهيدات لازم ديگر معمول گردد .

 امروز مشكل همچنان باقي است هر چند با نصب سپريتور روزانه حدود دو تانكر روغن و نفت از آب قنات جدا مي شود كه در واقع حق آبه كشاورزي  روستاييان نيزاز اين طريق روزانه به هدر مي رود و اين مسئله از موارد بسيار بارزي است كه پالايشگاه بايد جبران خسارات كند بعلاوه آنكه بايد توجه داشت روغن و نفت جدا شده جاي زياد دوري نمي رود بلكه در حوضچه هاي بالادست اراضي كشاورزي تخليه  شده و مجدداً وارد منابع آب زيرزميني مي شود !!!

 

روستاييان سنگ قلاب مي شوند :  از سوي ديگر بجاي رسيدگي به شكايت روستاييان در مورد جبران خسارات وارده ،  آنها را وارد چرخة بروكراسي  بي سر انجامي مي كنند  و  پيشنهاد مي كنند براي بر آورد خسارات و اثبات ادعايشان كارشناس و وكيل بگيرند ؟ !!! اين بار روستاييان علاوه بر خسارات هاي بيشماري كه تا  اين زمان متحمل شده اند مي بايد مبلغ 10 ميليون تومان جهت پرداخت حق الزحمه وكيل براي اثبات حق مسلم خود جمع آوري مي كردند كه تنها از عهدة 3 ميليون تومان آن بر آمدند و به ناچار جريان كار در نيمة راه معلق مي ماند .

و حالا درسون آباد نظير بسياري ديگر از روستاهاي جنوب تهران كه روزگاري يكي از مراكز مهم كشاورزي منطقه جنوب تهران محسوب مي شد كه  به بركت آب  و خاك خوب ( سياه خاك ) و  با پشتكار و تجربه كشاورزان  ماهر ، قادر بود  از هر هكتار زمين چغندر كاري 80 تن و از هر هكتارگندم كاري 9 تن برداشت كند و بهترين پنبه را به بازار عرضه مي كرد و صيفي جات و سبز ي و پياز در آن كشت مي شد  باغات پر محصول و  دام بسيار داشت .  امروز به لطف و موهبت توسعه صنعتي فله اي پالايشگاه و شركت هاي وابسته ديگر !!!! بسياري از اين محصولا ت در آن ديگر  به عمل نمي آيد .محصولات گندم به كمتر از 4 تن در هكتار رسيده و قيمت پنبه آن كه به رنگ سياه بدست مي آيد در بازار به نصف قيمت واقعي رسيده است . 

 

 

 

خساراتي كه پالايشگاه به  روستا وارد كرده است :

  تخريب خاك كشاورزي ، از دست رفتن پتانسيل خاك براي  كشت محصولات چغندر ،  سبزي جات ، پياز ، صيفي و به حداقل رسيدن پتانسيل خاك و آب براي توليد گند م  و پنبه و باغات ميوه .

  تخريب آب  قنات  كه  تنها منبع آب شرب و كشاورزي روستا بوده و جايگزين كردن آب آلوده چاه ” قلعه نو چمن ” كه سبب بروز بيماري هاي مهلك پوستي ، چشمي ، ريزش مو ، دستگاه تناسلي ، گوارشي و ...  شده ( به گفته بهورز روستا تنها در سه ماهة اول سال جاري ( 1383 ) چهل مورد بيماري پوستي ثبت شده كه برخي از آنها به مراكز بزرگتر درماني تهران ارجاع داده شده اند و از اين طريق نيز خسارات  جبران ناپذير ديگري را بر دوش روستاييان تحميل كرده است .

آقاي افشار از شوراي اين روستا خسارات  ديگر را اينچنين نام مي برد :

       200 تا 300 راس گوسفند و گاو داشتيم كه  مردند  و يا مردم مجبور شدند آنها را بفروشند .

      30 درخت توت داشتيم كه خشك شدند

       500 اصله  درختان كهنسال از بين رفت

       300 اصله درخت ميوه ( انار – انگور – انجيل و.. ) كه خشك شد 

       15 اصله درخت كاج داشتيم كه آتش گرفت

      بيش از 100 هكتار از اراضي كشاورزي ما ديگر به هيچ در د نمي خورد

در مجموع  به بيش از 40 كشاورز ميليون ها تومان خسارت وارد شده و تا كنون بيش از 130  هكتار  ازاراضي كشاورزي  مرده است . خسارت هاي ياد شده غير از هزينه در ماني سرسام آوري است كه آب آلوده انتقالي منتقل از چاه قلعه نو به همة مردم روستا تحميل كرده  است . جدول زير ميزان خسارات وارده به اراضي كشاورزي  تنها در سال گذشته را نشان  مي دهد   :

 

نام محصول

ميزان خسارات

 ( هكتار )

نام محصول

ميزان خسارات

 ( هكتار )

نام محصول

ميزان خسارات

 ( هكتار)

چغندر قند

6.5

گندم

45.5

جو

5.4

يونجه

9.5

شويد ( شبد )

19

گشنيز

3.5

كدو

2.5

جعفري

9.5

پياز

3

تره

4

نعنا

2

شاهي

5

اسفناج

9.5

شنبليله و ريحان

5.5

كاهو

2.5

جمع كل

133 هكتار

 

ديده بانان زمين با توجه به تمركز مطالعات خبري –تحقيقي خود بر روي آبخيز هاي شمال تهران و معضلات زيست محيطي آبخوان هاي جنوب تهران  ، براين باور است كه اگر  فكري جدي براي  تخريب  شتابنده در  آبخيز هاي شمالي نشود و اگر روند آلودگي آب هاي جنوب با اين بي بندو باري و شتاب به ورطة نابودي كامل بيفتد خيانت بزرگي بر سر آب و خاك تهران در  حال انجام است كه با هيچ توجيهي قابل بخشش نمي باشد. زنگ هاي خطر بسيار رسا و جدي  به صدا در آمده اند  و عاملان اين جرايم  بايد به ملت پاسخ دهند :

  وزارت  نفت پاسخ دهد كه چگونه اين خسارات هنگفت و نابخشودني را كه بر ميراث آب و خاك بخش وسيعي از تهران وارد كرده جبران خواهد كرد  .

وزارت نيرو و شركت هاي آب و فاضلاب وابسته به آن پاسخ دهند كه چرا پس از آلودگي چاه عميق كشاورزي روستاي اسماعيل آباد به نفت ( حدود 14 سال پيش ) زمين هاي كشاورزي روستاي اسماعيل آباد با آب فاضلاب بسيار خطرناك تهران آبياري مي شود . وآب جايگزين داده نشد . ؟؟ ؟

وزارت بهداشت و درمان پاسخ دهد كه آيا  محصولات كشاورزي آلوده به نفت و آب فاضلاب  بسيار خطرناك تهران از نظر آلودگي هاي سمي ، فلزات سنگين و ميكربي آزمايش مي شود و يا بدون هيچگونه آزمايشي وارد ميادين تره بار مي شود ؟؟؟

سازمان حفاظت محيط زيست  پاسخ دهدكه نقش آن سازمان در كنترل آلودگي سه عنصر حياتي آب ، خاك و هوا در اين منطقه  تا كنون چه بوده است ؟ همچنين پاسخ دهد كه توسعه هاي پالايشگاه تهران و شركت هاي نفتي ديگر در جوار آن با چه مجوز و با چه ارزيابي زيست محيطي انجام شده : نظير تاسيس كارخانه سولفور سديم ، ساخت مخاذن عظيم ذخيره بنزين هواپيما و بنزين بدون سرب در اراضي كشاورزي منطقه ( روستاي اسماعيل آباد ) بعلاوه سازمان حفاظت محيط زيست پاسخ دهد صنعتي كه تا اين حد به سلامت ، معيشت و زندگي مردم بي اهميت است و ابتدايي ترين استاندارد هاي زيست محيطي را زير پاكذاشته و مي گذارد ، ايزو هاي متعدد خود را از كجا دريافت كرده است و چگونه در  نمايشگاه هاي زيست محيطي كه تاكنون برگزار شده به عنوان صنعت سبز  معرفي و تبليغ مي شود؟؟؟

 

 

 

صفحه اصلی