|
مقاله
سیما مستوفی جاوید
جهاني شدن از واژه تا معنا
وا ژه
هايي چون جهاني شدن ، جهاني سازي ، در حال جهاني كردن و
…
واژه هايي تازه نيستند . چرا كه پيوسته تاريخ شاهد جهاني كردن ايده ها
، نظرات و قوانين با قصد و منظور هاي گوناگون بوده است . هر گاه نيم نظري
بر تاريخ تمدن ها ي باستاني بياندازيم همواره جهاني كردن امپراتوري ها و
تمدن ها مورد توجه زمامداران آن عهد بوده است . حتي اگر كمي به عقب بر
گرديم باز واژه هايي نظير جنگ جهاني اول و دوم كه مرز هاي بسياري از كشور
ها را ناديد ه انگاشت ما را به اين واژه نزديك تر مي كند . پس از جنگ
جهاني دوم تاسيس نهاد هاي جهاني نظير سازمان ملل متحد ( 1945) و موافقت
نامة عمومي تعرفة تجارت ( 1947 ) خود نشان دهنده سير پيوسته و در حال
حاضر –
از دهة 1990 به اين طرف
–
پرشتاب در جهت هماهنگ سازي كشور ها در زمينه هاي سياسي - اقتصادي
و اجتماعي است
به
هر حال اخيراٌ برداشت جديد از واژه جهاني شدن به منزلة فرآيندي از تحول
است كه مرز هاي سياسي و اقتصادي كشور ها را كم رنگ مي كند ، ارتباطات ر
اگسترش مي دهد و تعامل فرهنگ ها را فزوني مي بخشد
پراتون
(
Perratton 1977
) جهاني شدن را اينگونه تعريف مي كند :
“
جهاني شدن يك پديده چند بعدي است كه آثار آن قابل تسري به فعاليت هاي
اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي ، حقوقي ، فرهنگي ، نظامي و فن آوري است و هم
چنين فعاليت هاي اجتماعي همچون محيط زيست را نيز متاثر مي كند .”
مك گرو
Mecgrew
1992))
نيز جهاني شدن را مفهومي مي داند از برقرار ي روابط متنوع و متقابل بين
دولت ها و جوامع كه به ايجاد نظام جهاني مي انجامد و نيز فر آيند ي كه از
طريق آن حوادث ، تصميم ها و فعاليت ها در يك بخش از جهان مي تواند پيامد
هاي مهمي براي ساير افراد و جوامع در بخش هاي كاملاٌ دور كرة زمين داشته
باشد .
بازانسون (Bazanson
1999
) مشخصه هاي اصلي جهاني شدن را در موارد زير گنجانده است
:
1-
يكپارچه شدن تجارت از طريق حذف مرز هاي تجاري 2- حركت شفاف سرمايه 3-
تسريع در مبادلة تكنولوژي 4- افزايش عمومي مصرف گرايي
برخي
نيز جهاني سازي يا رسيدن به دهكدة جهاني را شرايطي مي پندارند كه مرز ها
تنها قلمرو كشور را تعيين مي كنند ولي چيز هايي نظير سرمايه ، مواد اوليه
، تفكر و انديشه ، آداب و رسوم و حتي فرهنگ ، توليد و مصرف و خلاصه هر
آنچه كه قابل انتقال باشد توسط رشد تكنولوژي و ارتباطات كه امروزه شاهد
پيشرفت آن هستيم در اختيار جوامع ديگر قرار
مي
گيرد . اين خود نياز به فضاي باز و روابط بين المللي و تبادل فرهنگي
دارد.
با اين
حال همانگونه كه پيش تر
نيز
شاهد
بوديم
اهم
نتيجة فرآيند جهاني شدن
تا به
امروز
تلاش جهت تهيه كليد موفقيت براي توسعه اقتصادي جهان است
اين فر آيندبناست كه فرصت هاي بي شماري را براي توسعه حقيقي به جهان
تقديم كند ، موجب بالا رفتن استاندارد هاي زندگي گردد ، موانع اشتغال را
مرتفع سازد و منجر به كاهش فقر شود.
ولي
آيا تاكنون اينگونه بوده است ؟
نلسون
ماندلا در تجمع اقتصادي دووس (
Davos .
1999)
جهاني شدن را اينگونه زير سئوال برد:
“ آيا
جهاني شدن براي آن است كه قدرتمندان ، ثروتمندان ، سفته بازان و سرمايه
گذاران سود مي برند ؟ و همچنين كوفي عنان نيز در همين اجلاس از رهبران
جهان خواست كه در قرار داد هاي بين المللي
،
ارزش ها چنان رعايت شود كه به بازار هاي جهاني چهره اي انساني ببخشد.
به گزارش بانك جهاني
تعديل هاي مالي حاصل از سياست ها به سمت جهاني شدن تاثير منفي بيشتري بر
روي وضعيت نا مطلوب موجود گذاشته است و منابع بيشتر به قشر غير فقير و
مرفه اختصاص يافته است . همچنين اعلام مي دارد كه كشور هايي كه درصدد
تنظيم اقتصاد خود بر اساس اصول كنوني جهاني شدن مي باشند در امور كاهش
فقر به نتايج مطلوب و مناسب و عده داده شده نرسيده اند.
فقر به مفهوم
رشد ناعادلانه در آمد ها و به معناي از دست دادن كار ، خدمات اجتماعي و
ديگر سيستم هاي حمايتي است و واضح است كه با افزايش فقر ناگزير وابستگي
انسان به منابع طبيعي نيز بيشتر شده تنها از اين منابع جهت زنده ماندن
استفاده مي كند . اين به معناي فشار بر روي منابع طبيعي و تخريب محيط
زيست است .
در حالي كه اصلاحات اقتصادي و يكپارچگي اقتصاد جهاني به طور بي وقفه در
طول 20 سال گذشته با قدرت در حال شكل گيري است، متاسفانه برابري
اجتماعي ( عدالت اجتماعي ) محيط زيست اصلاحات سازماني مورد نياز جهت
بوجود آوردن توسعه پايدار و عادلانه بيشتر از نظر ها دور مانده است و
سياست گذاران فر آيند جهاني شدن تا كنون جهت رفع معضلات واقعي موجود
يعني اول رشد فقر و نابرابري هاي اجتماعي و دوم نقش اقتصاد جهان در تحليل
محيط زيست طبيعي تلاش ننموده اند .
در حال
حاضر بيش از 3/1 ميليارد نفر در دنيا در فقر بسر مي برند و با روند فعلي
تعداد آنها در سال 2015 به 9/1 ميليارد نفر افزايش خواهد يافت همچينن
اختلاف ميان فقيرترين و ثروتمند ترين نيز همچنان رو به افزايش است .در
مورد مشكل دوم يعني تخريب محيط زيست نيز وضع نگران كننده است . در بخش
انرژي مصرف در سطح جهان در طي 25 سال گذشته 70 درصد افزايش يافته و
انتظار مي رود كه شاهد يك افزايش 50 درصدي از سال 1993 تا 2010 نيز باشيم
اين در حالي است كه كشور هاي در حال توسعه داراي 80 درصد جمعيت جهان
هستند ولي 33 درصد مصرف انرژي را بر عهده دارند . در بخش آب كه كميود آن
در قرن 21 به يكي از موضوعات مهم بدل شده است نيز آمار نشان مي دهند كه
دو سوم از كشور هاي جهان تا سال 2025 درچار فشار هاي ناشي از كمبود آن
خواهند بود و هم اكنون به طور تخميني 9/2 ميليارد نفر به آب بهداشتي و
4/1 ميليارد نفر به آب آشاميدني دسترسي ندارند كه براي حل اين معضل به
سرمايه اي بيش از 100 ميليارد دلار نياز است . توسعه سريع صنايع ، موجب
پديد آمدن آلودگي هاي حاصل از پساب كارخانجات و آلودگي آب و هوا شده است
و استفاده بيش از حد از كودها ، سوخت ها ي فسيلي و جنگل زدايي باعث رها
سازي مقادير
متنابهي نيتروژن ، سولفوردي اكسيد و دي اكسيد كربن شده
است و در حال حاضر حدود 4/1 ميليارد نفر ساكن در شهرها از هواي ناسالم
برخوردارند. همچنين طبق آمار سال هاي 1990 تا 1995 سالانه در كشورهاي در
حال توسعه حداقل 7/13 ميليون هكتار جنگل از بين مي رود
.
طبق مطالعات فائو ، افزايش فشار بر روي جنگل ها در مقياس كوچك ، توسط
مردم محلي به دليل تبديل اراضي جنگلي جهت وسيلة امرار معاش بوده ولي در
مقياس بزرگ توسط دولت ها صورت پذيرفته است.
در
اجلاس سران محيط زيست كشو رها سال 2002 در ژوهانسبورگ ، روند فعلي
جهاني شدن از سوي برخي از كشور ها زير سئوال برده شده است و حتي
تشکيل
سازمان جهاني محيط زيست كه عهده دار نظارت بر روي موضوعات
زيست محيطي كشور ها بوده و رعايت پيمان نامه بين المللي را از سوي كشور
ها رديابي كند توسط فرانسه و آلمان پيشنهاد شد ه است
.
اين پيشنهاد نيز به نوبة خود منتقديني دارد كه نگران سؤء استفاده از
محيط زست جهت بر آورد نياز هاي اقتصادي معدودي از كشور ها هستند.
كلام
آخر آنكه روند فعلي در جهت افزايش فقر و تهديدات زيست محيطي موجب گرديده
موضوع
جهاني
شدن را تيز بينانه تر دنبال كنيم. اين مجال سعي در باز نمودن باب
گفتگو با خوانند گان محترم را دارد تا از اين طريق هر چه بيشتر روي يكي
از مهم ترين مسائل روز جهان بحث شود .
منابع :
1-
اقتصاد ايران بستر جهاني شدن
–
دكتر محمد مهدي بهكيش نشر ني- 1380
2-
مروري بر جهاني شدن و گذار اقتصادي
–
كيت كريفين - محمد رضا فرزين
-
Econemic Reforms , G;obebaization. Poverty and the Enviroment David
Reed , Macroeconomics Program office ( UPO ) . WWF 2002
صفحه اصلی
|