|     
					
					 تخريب 
          شتابنده  در آبخيز هاي  تهران  
					
					قسمت 
          اول  
					
					حوزه 
					
					كن و سولقان با تمركز بر روي زير  حوزه " 
          رندان و تالون" 
           
					
					  
					
					گزارش : کانون دیده 
					بانان زمین - نسرین دخت خطیبی-1382آبان  
					 
					
					عکس ها: کانون دیده 
					بانان زمین - هنگامه هادیان-آبان 1382 
					- 
					
					       ديده بانان زمين اولين سري گزارش هاي خبري - 
          تحقيقي 
					
					معضلات 
					
					 زيست محيطي آبخيز هاي تهران  را  تقديم خوانندگان مي كند 
          ، 
					
					آبخيز هايي 
					
					كه  به دليل تو سعه ناهنجار كلان شهر  تهران به شدت آسيب 
          ديد ه  
					
					اند 
          و چنانچه  اين روند ادامه يابد به جرات مي توان در آينده ي نه چندان دور  
          منتظر يك فاجعة زيست محيطي براي  تهران و ساير زيستگاه هاي متاثر از آن 
          بود  .  
					
					  ابتدا   به شكل گيري 
					
					
					کلان شهر 
					
					تهران 
					
					و روند تتوسعة آن به سمت آبخيز ها 
					
					
					اشاره مي شود  
					
					     اين گزارش حاصل كار جمعي شامل : بازديد از حوزه ، 
          گفتگو با مردم ، تهيه فيلم و عكس  توسط  سيما مستوفي جاويد ، هنگامه 
          هاديان ، طيبه موسوي و نسرين دخت خطيبي  وهمچنين
          			
					
					 مطالعات كتابخانه اي و تدوين نهايي توسط نگارنده است 
          .      
					
					  
					
					 
					
					
					 تهران 
					دورة ناصرالدين شاه 
					    
					
					 تهران 
					دورة ناصرالدين شاه به شكل هشت  
					ضلعي  ناقص الاضلاعي بود كه با  حلقه اي  از 
					خندق ها از اراضي اطراف جدا مي شد . در آن زمان  وسعت شهر 
					به حدود 12 كيلومتر مربع مي رسيد كه نسبت به وسعت دورة صفوي  
					4 برابر شده بود . ( تهران قديم 
					
					– 
          جعفر شهري 
					– 
          جلد اول )  حدود تهران در اين دوره  عبارت بود از  : 
					 
					   شمال 
          :  خيابان انقلاب (شاهرضا )  از سي متري تا نرسيده به  پيچ شميران وتاكمي 
          بعد از چهار راه كالج  
					
					 جنوب :  خيابان شوش ( اين خيابان بعد ها كشيده شد و در 
          آن زمان فقط به صورت خندق  و خاكريز بود)
					 
					
					شرق : در مسير خيابان شهباز ( اين خيابان نيز بعد ها 
          احداث شد ) تا بعد از ميدان ژاله . 
					
					  غرب : از پايين  چهار راه جمهوري ( چهارر راه شاه سابق 
          ) تا نزديك ميدان گمرك  
					
					اين محدوده  از طريق 12 دروازه با خارج از مرزهاي خود  
          ارتباط داشت ( دروازه هاي دولت 
					
					– 
          شميران 
					– 
          يوسف آباد 
					– 
          باغشاه - گمرك 
					– 
          خاني آباد- غار 
					– 
          شاه  عبدالعظيم 
					– 
          خراسان 
					– 
          دولاب 
					– 
          دوشان تپه 
					– 
          قزوين )  بنا براين با توجه به وسعت و حدود ذكر شده فاصله شمال تهران تا 
          ارتفاعات 1800 متري پاي كوه هاي البرز جنوبي حدود 14 كيلومتر بود 
          ( به خط مستقيم روي نقشه ) .    
					آهنگ توسعه 
					آهنگ 
          توسعه تا سال 1320  آرام و به شكل  پيوسته  و متحدالمركز بود . 
					 
					از سال 
          1321 تا سال 1340 توسعه سريع تهران آغاز  شد . در اين سال ها توسعه  
          عموماٌ در راستاي محور هاي ارتباطي صورت گرفت  . 
					
					    
           سال 1341 نقطه عطفي در آهنگ توسعه تهران  از آرام به توسعه پر شتاب است 
          كه شكل آن تا قبل از انقلاب عموماٌ  پيوسته بوده ولي بعد از انقلاب   
          شكل  ناپيوسته غالب مي گردد  .  
					
					  
					108 روستا   
					به وسيله هيولاي تهران  بليعده  و يا  استحاله 
					شدند  
					
					در يك دوره كوتاه  108 روستا باهمة هويت انساني 
					
					– 
          اجتماعي 
					– 
          فرهنگي و با همة  اراضي كشاورزي و باغات متعدد و چشم انداز هاي زيبا و آب 
          هاي زلال و تميز  به وسيله هيولاي تهران  كاملا  بليعده  و يا  استحاله 
          شدند كه در زير اشاره مختصري به تعداد آنها در جهات چهار گانه جغرافيايي  
          مي كنيم :  
					40 روستا از  
					
					شمال   
					
					 (   سوهانك 
					
					– 
          قلعه فولادي 
					– 
          شيان 
					– 
          باكك- كاظم آباد - ضرابخانه 
					
					– 
          مبارك آباد 
					– 
          سرخه حصار 
					– 
          ملك فاطميه 
					– 
          دار آباد 
					– 
          كاشانك 
					– 
          جماران 
					– 
          جمال آباد 
					– 
          منظريه 
					– 
          نياوران 
					– 
          چيذر 
					– 
          رستم آباد 
					– 
          دروس و سلطنت آباد  
					– 
          چاله هرز 
					– 
          قيطريه 
					– 
          دزاشيب 
					– 
          كامرانيه 
					– 
          حصارك شميران 
					– 
          دربند 
					– 
          ولنجك 
					– 
          داوديه 
					– 
          يوسف آباد 
					– 
          اميرآباد 
					– 
          قلعه ارامنه-  امام زاده  
          قاسم 
					– 
          حديقه 
					– 
          اراج - لويزان 
					– 
          احتسابيه 
					– 
          ازگل -  لارك 
					– 
          اقدسيه  
					– 
          پس قلعه 
					– 
          اوين 
					– 
          دركه )  
					26 روستا از  غرب و شمال غرب 
					 
					
					( طرشت 
					
					– 
          جاويد آباد 
					– 
          سعادت آباد 
					–  
          باغ فيض 
					– 
          قلعه ارامنه كن 
					–  
          ورد آورد 
					– 
          مهر آباد كن 
					– 
          پونك 
					– 
          كاوسيه 
					– 
          چيتگر 
					– 
          حصارك كن و… 
          )  
					28 روستا در جنوب 
					 
					
					( قلعه مرغي 
					
					– 
          خاني آباد 
					– 
          ابن باويه 
					– 
          يافت آباد 
					– 
          جوانمرد قصاب - و… 
          )   
					14 روستا از جهت شمال شرق و شرق 
					 
					
					( تهران پارس 
					
					– 
          جواديه 
					– 
          مجيد آباد 
					– 
          قنات كوثر 
					– 
          قاسم آباد قلهك 
					– 
          مجيديه 
					– 
          نارمك-  
					– 
          سرخ حصار 
					– 
          رحيم آباد 
					– 
          تلو 
					– 
          خاك سفيد 
					– 
          قصر فيروزه و..  )  
					
					     بنا 
					براين تهران  كوچك 15 هزار نفري زمان آغا محمد خان قاجار 
					(  1785 ميلادي ) در مقطع سال  1375 از بعد جمعيت 
					450 برابر و از بعد وسعت  50 برابر توسعه يافت .
					( محدوده 24 منطقه  ) 
					
					 حال اگر  
					توسعه تهران  فراتر از 24 منطقه مديريتي شهري مورد مطالعه 
					قرار گيرد ، مشخص مي شود كه وسعت  ناپيوسته تهران بسيار 
					فرا تر از اين محدوده است . به عبارتي  وسعت معني دار 
					تهران را مي توان همان  وسعت حوزة  
          نفوذ تهران بزرگ دانست كه  در طول 150 كيلومتر ( از دماوند تا هشتگرد ) و 
          عرض  90 كيلومتر  ( از ميگون  تا حسن آباد )  گستردگي دارد . اين توسعه 
          گسسته در نوار كوهستاني به شكل حيرت انگيزي ابتدا  حول  محور هاي گردشگري 
          ،  سپس حول هسته هاي گردشگري و متعاقباٌ حول شهرك ها ي نو پا ، مكان هاي 
          تفريحي 
					– 
          ورزشي جديد و  در  چند ساله اخير نيز  با آغاز عمليات اجرايي طرح آزاد 
          راه تهران 
					– 
          شمال در محدوده 
					
					 و شعاع عمل 
					
					اين طرح  رو به گسترش  است . 
					 
					
					در هر حال دلايل متعددي تهران را به چنين هيولا ي  بلعنده 
          اي تبديل كرده است كه مواردي از آن را  مي توان  از گذشته تا كنون در كلي 
          ترين شكل بدين صورت 
					
					ذکر کرد 
					
					  :  
						
						
						       *-
						
						
						
						 تمركز گرايي  
						 
					
					
					            
					*-   اجراي طرح ها ي فرمايشي
					 
					
					
					        
					
					
					   *-  الگو برداري از طرح هاي شهرسازي كه با  ظرفيت هاي زيست 
          محيطي – 
          اقتصادي – 
          اجتماعي و فرهنگي تهران منافات داشت  
					
					
					       *-   
					تقسيم 
          كردن شهر به دو قسمت داخل و خارج محدوده و بازي كردن و مانور دادن بين 
          اين دو بخش  
					
					
					      *-   
					عدم برقراي عدالت اجتماعي در خدمت رساني بين خارج از 
          محدوده و داخل محدوده  
					
					        
					*-   بي توجهي محض به  ظرفيت هاي فضاي جغرافيايي تهران 
          در برنامه ريزي         
					
					   *-  
					
					
					بي توجهي به نقش حياتي  و اساسي ارتفاعات شمالي در تداوم 
          حيات تهران و زيستگاه هاي بالادستي و پايين دستي آن  و شتاب بخشيدن بر
          توسعة فله اي به سمت اين ارتفاعات و بر روي اين 
          ارتفاعات.      
					
					
					  و موارد بسيار ديگر كه  در اين مبحث نمي گنجد  اين روند 
          تاكنون  اين استنباط را در اذهان ايجاد كرده است كه  تهران يعني ايران  و ايران يعني تهران . حال اگر  قوانين 
          طبيعت را باور داشته باشيم كه مصرف در جايي موجب كاهش منابع در جايي ديگر 
          خواهد شد بنا براين افزايش  مصرف آب تهران يعني كاهش حق آبه  در  زيستگاه 
          ها ي  بالادست و پايين دست  .  مصرف سنگ هاي تزييني ساختماني مثل مرمر ، 
          گرانيت و غيره يعني  تشديد  تخريب در بسياري از حوزه هاي آبخيز البرز و 
          زاگرس  . تشديد  مصرف چوب  يعني شدت يافتن تخريب در جنگل هاي شمال كشور  
          و موارد 
          بسياري 
          از اين  نوع  .  
					   
					
					         
					  
					 آب 
					تهران  :  
					 
					 
					
					تا قبل از  سال 1200 هجري قمري آب تهران از طريق آبهاي 
          سطحي و يكي دو قنات تامين مي شد . در اواسط دوره قاجاريه با حفر 30 رشته 
          قنات ، كمبود آب تهران بر طرف شد . 
					
					 در سال 1306 عمليات احداث كانال 
          انتقال آب كرج به تهران آغاز  و در سال 1330 اولين لوله كشي تهران اجرا 
          شد و  مصرف آب تهران به شدت افزايش يافت.   
					 
					
					مصرف آب  در سال 1343 تنها 64 
          ميليون متر مكعب بود در سال 1369 به 674 و در سال 1372 به 963 ميليون متر 
          مكعب رسيد . 
					
					 گفته شده  است چنانچه الگوي مصرف به همين  شكل باقي بماند در 
          سال 1400 ميزان مصرف آب به حدود يك 
					
					ميليارد و پانصد ميليون متر مكعب خواهد رسيد 
          يعني حدود 600 ميليون متر مكعب بيش از مصرف فعلي . 
					 
					
					 طبق گفته كارشناسان 
          ميزان مجاز بهره برداري از آبخوان تهران حدود 300 ميليون متر مكعب است . 
          يعني 30 درصد  مصرف فعلي و بقيه بايد از آبهاي سطحي تامين شود .  هر چند 
          اين رقم در خشكسالي هاي 
					
					چند سال 
					
					اخير نسبت عكس پيدا كرده  يعني 70 درصد از 
					آبخوان ( آب هاي زير زميني )  و 30 
					درصد از آبهاي سطحي و مخازن سد ها بوده است 
					
					که 
					با توجه به  ويژگي اقليم هاي خشك ( 
					نوسان شديد 
					
					
					ميزان باران سالانه و ماهانه ) اين اتفاق  
					بازهم تكرار خواهد شد.    
					بیاد 
					داشته باشیم
					
					
					 هر چه 
          در تهران چاه هاي بيشتري 
          حفر شود  
					خطر 
          فرو نشيني تهران نيز افزايش خواهد يافت
					( 
					در 
					مكزيكوسيتي آنقدر چاه زدند كه فرونشست هايي اتفاق افتاد ، براي 
					تهران نيز چنين پيش بيني هايي شده است .)  
					 
					با پيش بيني 
					بالارفتن مصرف 
					
					
					آب 
          تا سال 1400 بجاي كنترل  تخريب آبخيز  ها و آبخوان هاي تهران و يا كنترل 
          مصرف هاي كلان ، متاسفانه  برنامه ريزي در جهت انتقال آب بخش وسيعي از 
          شمال و غرب كشور  به داخل شهر تهران است . بدون آنكه به پيامد هاي 
					
					
					زيست محيطي 
					
					كاهش حق آبة  آن بخش ها 
					
					از ابعاد فيزيکي و زيستي توجه شود ! 
          			 
					
					 *****   
					
					حوزه كن و سولقان با تمركز 
          ويژه بر روي زير  حوزه " 
          رندان و تالون" 
             
					 موقعیت 
					جغرافیایی : 
					
					
					 حوزه كن و سولقان 
					
					از 
					
					شمال به حوزه شهرستانك 
					
					، 
          از جنوب به حوزه  واريش و ورديج 
					
					.از 
          غرب به حوزه سيجان- 
          واريش و ورديج 
					
					واز 
          شرق به حوز ه حصارك و فرحزادمحدود 
          است 
					
					   
					 ارتفاع حوزه  : 
					
					
					حداقل  1400و حداكثر 3900 متر از سطح 
          دريا 
          است .  
					موقعيت اداري -سياسي حوزه :  
					
					
					بر پايه آخرين سالنامه آماري ( 1381 ) مراكز جمعيتي اين 
          حوزه جزو 
          دهستان “سولقان ” از بخش “ كن ” و در  شهرستان تهران قرار مي گيرد.
          			
					
					  
					متوسط 
          بارندگي سالانه 
          حوزه  :
					625 ميليمتر (متوسط بارندگي داخل تهران  250 ميليمتر  
          ) 
					
					
					است . 
					منابع آبي حوزه : اين حوزه از شش رودخانه  به نام هاي  
          امام زاده داود - رندان - تالون - كشار ، سنگان 
					
					و 
          الياس  تشكيل شده 
					
					که 
					
					در پايين دست حوزه ( قبل از ورود به دشت  ) رودخانه  كن و 
          سولقان را تشكيل مي دهند 
          .  غير از شش رودخانه نام برده  آبشار  دره حيدر  واقع در شمال ده رندان 
          ،  چشمه گوزن در امام زاده داود 
          و چشمه محمود در شمال ده  كشار سفلي از منابع مهم آبي  و از جاذبه هاي 
          طبيعي اين حوزه مي باشند . 
					 دبي متوسط رود خانه كن بالغ بر 2200 ليتر در ثانيه (2/2 
          متر مكعب در ثانيه )  و حجم آب سالانه آن نيز  حدود 70 ميليون متر مكعب 
          است  . 
					 فلور 
          حوزه :  
					
					درختچه زار هاي بادام وحشي ، گونه هاي پراكنده اي از ارس 
          ،  همچنين گونه هاي دارويي از جنس 
					
					Achillea , Anthemis 
					
					
					 و گونه هاي چتريان مانند 
          Ferula ovina 
          در اين حوزه داراي  ارزش  و اهميت هستند.  
					 
					 مكان هاي جمعيتي و جمعيت حوزه  : اين حوزه بر پايه سر 
          شماري سال 1375 داراي  يازده آبادي با جمعيت 2493 نفر 
					
					
					مي باشد 
					
					. گفتني است كل بخش كن و تنها دهستان آن داراي 
					13 مركز جمعيتي است كه يازده مركز آن در داخل حوزه كن و سولقان  
					و دو روستاي “ واريش و ورديج( به ترتيب 
					با جمعيت 80 و421 نفر ) در حوزه واريش 
					قرار دارند  . بعلاوه  جمعيت روستاي تالون با داشتن 
					مساحت وسيعي از باغات دره تالون داراي جمعيت فصلي است 
					
					
					که 
          بيش از 50 خانوار را در بر مي گيردكه در فصل سرما به  سنگان و يا تهران 
          مهاجرت مي نمايند .    
					  
					
					تعداد 
          جمعيت و واحد هاي مسکوني روستايي حوزه 
          کن
					
					و سولقان در سال 1375 
						
							
							
								| 
								
								نام آبادي | 
								
								جمعيت | 
								
								تعداد واحد مسكوني |  
								| 
								
								خانوار | 
								
								جمعيت |  
								| 
								
								امام زاده داود | 
								
								17 | 
								
								36 | 
								
								16 |  
								| 
								
								كيگاه | 
								
								74 | 
								
								381 | 
								
								67 |  
								| 
								
								رندان | 
								
								53 | 
								
								247 | 
								
								40 |  
								| 
								
								طالون | 
								
								2* | 
								
								7 | 
								
								2 |  
								| 
								
								باغ دره سنگان | 
								
								28 | 
								
								139 | 
								
								20 |  
								| 
								
								سنگان نو | 
								
								2 | 
								
								4 | 
								
								2 |  
								| 
								
								سنگان بالا | 
								
								27 | 
								
								119 | 
								
								26 |  
								| 
								
								سنگان پايين | 
								
								64 | 
								
								296 | 
								
								58 |  
								| 
								
								سنگان وسط | 
								
								70 | 
								
								326 | 
								
								51 |  
								| 
								
								كشار سفلي | 
								
								44 | 
								
								219 | 
								
								35 |  
								| 
								
								كشار عليا | 
								
								149 | 
								
								719 | 
								
								121 |  
								| 
								
								جمع | 
								
								530 | 
								
								2493 | 
								
								1813 |  
					  
					
					   آغاز  عمليات اجرايي آزاد راه تهران 
					– 
          شمال   نقطه عطفي در توسعة 
          فله اي سولقان  
					
					سولقان كه  در حال حاضر مركز دهستان سولقان است  
					
					
					و 
					
					از طريق  فلكه دوم  شهران 
					
					
					به کلان شهر تهران 
					
					متصل 
					
					مي شود .  
          			 
					
					آغاز  عمليات اجرايي آزاد راه تهران 
					
					– 
          شمال   در سال 1375  را مي توان نقطه عطفي در توسعة 
          فله اي 
					
					سولقان دانست . در تصاوير ضميمه شتاب ساخت و ساز در اين 
          روستا 
					– 
          شهر ،   بدون هيچ كنترلي  در حال شكل گيري است مشاهده مي شود.
          			 
					
					 تاثير عمليات اجرايي آزاد راه تهران-  شمال 
					
					
					و به دنبال آن 
					
					توسعه شتابنده 
          در اين حوزه 
					
					 جاي مطالعات ويژه اي از ابعاد گوناگون دارد 
					
					
					.  
					  
					
					باغ دره 
					های سولقان و آغاز تخریب بی محابا  
 ایران - کوه های البرز مرکزی  -   آبخیز های تهران- 
سولقان 
IRAN-CENTRAL ALBORZ  
 MOUNTAIN   -  TEHRAN  WATERSHED    
	 
					
					ساخت و 
					ساز در حریم رودخانه سولقان   
 ایران - کوه های البرز مرکزی  -   آبخیز های تهران- 
سولقان 
IRAN-CENTRAL ALBORZ  
 MOUNTAIN   -  TEHRAN  WATERSHED    
					  
	 
					
					ساخت و 
					ساز در حریم رودخانه سولقان   
 ایران - کوه های البرز مرکزی  -   آبخیز های تهران- 
سولقان 
IRAN-CENTRAL ALBORZ  
 MOUNTAIN   -  TEHRAN  WATERSHED    
					  
	 
					
					رودخانه 
					سولقان  محل تخلیه زباله   
 ایران - کوه های البرز مرکزی  -   آبخیز های تهران- 
سولقان 
IRAN-CENTRAL ALBORZ  
 MOUNTAIN   -  TEHRAN  WATERSHED    
					      
					
					  
					زير حوزه رندان 
					و تالون  
					
					
					
					 اين حوزه  با  
					مساحت : 7197 هكتار( 39درصد كل 
					حوزه كن و سولقان ) 
					جزء منطقه  حفاظت شده االبرز مرکزی  است . 
					
					
					وپوگرافي و ژئومورفولوژي : حداكثر   ارتفاع 
					
					
					حوز 
					
					 3759  متر است كه  بلند ترين نقطه در حوزه كن و سولقان 
          بشمار مي ايد . خاكهاي اين حوزه  از خيلي كم عمق ( در ارتفاعات فوقاني 
          )  تا نبستاٌ عميق و تحول يافته  مي باشد .   نوع اقليم حوزه نيز  نيمه مرطوب  بوده  داراي باران هاي 
          فصل سرد بويژه 
					
					در ديماه و اسفند ماه است 
					
					 .  
					مراكز جمعيتي 
					   
					روستاي رندان  
					
					 روستاي رندان روستايي است پايكوهي باجمعيت 247 نفر كه 
          بيشترين آن ها به  دامداري و باغداري  اشتغال دارند .  محصولات آن نظير 
          سيب درختي ، گيلاس ، آلبالو و… 
          است . پوشش گياهي ارتفاعات و كف دره در اين روستا ،  زبان گنجشك 
					
					–  
          چنار - گل گاوزبان 
					– 
          آويشن 
					– 
          گل بنفشه 
					– 
          گل ختمي 
					– 
          چاه كوهي و.. مي باشد . پوشش دامنه هاي محدوده روستا عموماٌ پوشش متراكمي 
          است . متاسفانه از سال 1375 با شروع عمليات آزاد راه تهران-  شمال سودا 
          گران زمين به سراغ اين روستا 
					
					آمده 
          اند و با  قطعه بندي زمين در شيب ارتفاعات ، ضمن بالا بردن قيمت زمين در 
          اين روستا وضعيت اقتصادي 
					
					– 
          اجتماعي و فرهنگي روستا را به حال و هواي ديگري كشانده اند .  به گفته 
          اهالي در چهار يا پنج سال پيش قيمت 200 متر زمين حدود 30 تا 40 هزار 
          تومان بود ولي امروز 
					
					فقط 
					
					 يك متر زمين با اين مبلغ معامله مي شود .  واگذاري زمين 
          ها بوسيله شوراي روستا 
					
					انجام و نيز سند دار و واگذار مي شود . بدون توجه به 
          پيامد هاي اين واگذاري ها 
					
					. 
					
					ظاهراٌ عناصر محلي صاحب اختيار  در واگذاري و بخشيدن اين 
          اراضي ملي حفاظت شده مي باشند !!    
					 روستاي تالون (طالون ) 
					
					 روستاي تالون يك روستاي دره اي است . جمعيت ثابت 
					
					
					اين روستا 
					
					 اندك است ولي جمعيت فصلي 
					
					آن  
          بيش از 50 خانوار است  . اين دره ظرفيت  بسيار بالايي از نظر باغداري و 
          توليد محصولات آلبالو 
					
					– 
          گيلاس 
					– 
          گلابي 
					– 
          سيب 
					– 
          گردو و .. برخور دار است . و هم اكنون آلبالو و گيلاس آن به خارج از كشور 
          صادر مي گردد.
          			
					
					  دامنه هاي اين دره بسيار زيبا و در بهار به دليل گل هاي 
          ريواس از منظرة  شگفت انگيز ي برخور دار است . 
					 
					 آزاد راه 
          تهران – شمال مهم تري تهديد  
					
					
					قطعه چهارم 
					
					، 
          پنجم و ششم آزاد راه 
          تهران – شمال 
					
					 از كيلومتر 16 بدون توجه به حفاظتي بودن اين منطقه
          			
					
					از اين حوزه عبور مي کند 
					
					.  در گزارش آزاد راه  تهران -شمال در خصوص  
					
					
					وضعيت طبیعی  اين قطعات چنين شرح مي دهد :
					 
					
					قطعه  
					چهار : شروع مسير در كيلومتر 550+16 در انتهاي قطعه سوم قرار 
          گرفته است . 
					
					 مسير در دامنه غربي دره موسوم به طالون و در كوهستان بسيار 
          تند تا كيلومتر 415+17 ادامه يافته و در اين محل جهت ورود به تونل و قطع 
          پيش زدگي تند كوهستان دو باند مسير 
          از يكديگر جدا شده و باند رفت در كيلومتر 650+17 به تونلي به طول 245 متر 
          وارد مي گردد . طول تونل مذكور در خط برگشت حدود 310 متر است . باند هاي 
          مسير پس از خروج از تونل در كيلومتر 366+18 مجدداٌ بهم پيوسته و در 
          كيلومتر 700+18 از مقابل روستاي “تالون” كه در ضلع شرقي رودخانه قرار 
          دارد عبور و در امتداد آبريز ذكر شده صعود مي نمايد . عوارض دامنه تند و 
          مسير به تدريج به حاشيه رودخانه نزديك مي 
          شود . عرض مسير در طول 4450 متر در خط رفت معادل 35/13 متر و در طول 4546 
          متر خط برگشت مساوي 60/12 متر است و حداكثر شيب مسير معادل 6 درصد است . 
          حداقل ارتفاع مسير در کيلومتر 
          550+16 معادل 2044 متر و در كيلومتر 21 قبل از ورود به تونل بزرگ تالون 
          2313 متر از سطح دريا است .  
					
					  قطعه پنجم و ششم
					: مسير اين قطعات از كيلومتر 050+21  در فاصله 340 متري تونل بزرگ طالون 
          شروع مي شود . بطور كلي قطعات 5 و 6 شامل دو دستگاه تونل به طول 4830 متر 
          و 4785 متر مي باشد كه به شكل رفت و برگشت عمل مي كنند . عرض مسير در 
          داخل تونل ها معادل 30/10 متر است و حداكثر شيب طولي مسير ها معادل 5/2 
          درصد است . ارتفاع مسير در نقطه ورودي 2324 متر است  . باند برگشت مسير 
          نيز با فاصله عرضي حدود 40  متر  از مسير رفت قرار دارد تونل هاي دوگانه 
          طالون به صورت مستقيم با شيب يكنواخت تا انتها ادامه دارند .  خروجي 
          تونل  در كيلومتر 170+26 در ارتفاع 2245 متراست ( خروجي تونل از حوزه 
          لانيز شهرستانك در حوزه كرج مي باشد )
					– 
          در فاصله حدود هر 500 متر از تونل هاي ذكر شده پاساژ اتصالي بين دو باند 
          تونل احداث مي گردد كه در شرايط ويژه به عنوان راه اضطراري عمل خواهد 
          نمود .   
					
					 
           بر اساس 
					
					آخرين 
          بازديد ( شهريور 1382 ) عمليات اصلي راه هنوز شروع نشده است و لي از دو  
          سال گذشته 
          تا كنون عمليات ايجاد تونل دسترسي در مسير  دامنه هاي غربي ارتفاعات حوزه 
          امام زاده داود شروع شده است . ضمن 
					
					آنكه 
          عمليات حفر تونل اصلي از طريق  دهنه خروجي در حوزه شهرستانك از سال 78 
          شروع شده است  . 
					
					 در هر حال 
					
					مهم ترين پيامد هاي فيزيکي و زيستي اين راه  در اين حوزه 
          را مي توان بدين صورت دانست :  
						
						
						
						 تخريب دامنه ها 
						 و  تبديل شيب 80 درصد دامنه ها به شيب 6 درصد 
						
						
						
						 پر شدن بخش وسيعي از دره  
						ها  
						
						
						
						   تخريب خاک و پوشش گياهي 
						
						
						
						   تخريب بستر رودخانه ،
						
						
						 کور شدن چشمه ها 
						
						
						
						     افزايش لغزش ها و ريزش 
          هاي جانبي دره ها
						
						
						  تغيير ميکرواقليم منطقه 
						
						
						
						  تبديل 
          شدن اراضي يک منطقه حفاظت شده به کالايي براي سوداگري و ساخت و ساز
						
						
						 نابودي زيستگاه ها   
						
						
						
						    تغيير الگوهاي معيشتي و شتاب  گرفتن تخريب حوزه 
						 
					
					  
					 *****     
					
					
					 ساخت 
					و ساز در آبخيز هاي تهران  ( ارتفاعات بيش از 1800 متر ) 
					تجاوز به حقو ق نسل ها است 
					
					    
					 
					
					
					
					صفحه اصلی     |